دوکتور نوراحمد خالدی

 

رجحانات سیاسی حزب جمعیت اسلامی

 

به وضاحت مشاهده میگردد که حزب جمعیت اسلامی هنوز هم در بند سیاستهای قومی و سمتی شورای نظار زمان مقاومت برضد رژیم اختناق قرون وسطایی طالبان است. متاسفانه با گذشت هر روز با تشدید فعالیتهای تروریستی طالبان، حزب جمعیت اسلامی بیش از پیش در گرداب سیاستهای قومی و سمتی در حال غرق شدن بوده و هرگاه این سیاستها ادامه یابند کشور را بسوی فاجعه و مصیبت سوق خواهد داد. استفاده از سیاستهای زمان مقاومت در برابر طالبان در برابر دولت موجوده، که خود شریک پنجاه فیصد آن اند، از ریشه نادرست میباشد. در حال حاظر استراتژی سیاسی حزب جمعیت اسلامی شامل عناصر تخریبی آتی میباشد:

  • تحقییر آشکار قوم پشتون، زبان پشتو، و فرهنگ پشتونها؛
  • مساوی قرار دادن قوم پشتون با طالبان؛
  • اتهام همکاری زعامت پشتون در رهبری دولت با طالبان و داعش؛
  • دامن زدن و توسعهء دایم تشنج با شرکای خود در دولت ایتلافی وحدت ملی؛
  • ادامهء نقش اپوزیسیون در داخل دولت؛
  • عدم رضایت به سهم 50 فیصد خود در دولت و مبارزهء روزانه برای توسعهء نفوذ خود؛
  • بهره برداری سیاسی از هرگونه عمل تروریستی دشمنان کشور و تحریک مردم به اغتشاش و قیام در برابر دولت؛ و بالاخره
  • عدم موجودیت یک مرام سیاسی-نظامی روشن برای مقابله با تهدید تروریزم.

تعقیب این گونه سیاستها به تحکیم موقف جمعیت اسلامی در جامعه، به استثنای مشتی افراد قومپرست، زبان پرست و اوباشان، کمک نمیکند. اگر این حزب علاقمند تبدیل شدن به یک حزب ملی مطابق به نیازمندیهای تمام جامعه است، نیاز عاجل به تجدید نظر در اولویتهای سیاسی خود دارد که میباید شامل اهداف آتی باشند:

  • تحکیم موقف خود در جامعه و دولت با برخورد مسَولانه و مثبت به نقش خود به مثابه شریک دولت؛
  • حفظ وحدت و تمامیت دولت در مواقع مصیبت ملی و حملات تروریستی؛
  • طرد عادت نامطلوب بهره برداری سیاسی در مواقع مصیبت ملی و حملات تروریستی؛
  • تشویق مردم به حمایت از دولت در مقابل دشمن مشترک در وجود طالبان، گروه حقانی و سائر گروههای تروریستی و حامیان خارجی آنها؛
  • تدوین یک استراتژی روشن سیاسی همه جانبه یا مانیفیست بشمول مرام سیاسی-نظامی روشن برای مقابله با تهدید تروریزم، به مثابه رهنمود حزب و اعضا و طرفداران بخصوص به مقصد شرکت در انتخابات سال آیندهء شوراهای ولسوالیها و ولسی جرگه؛
  • طرد شیوهء مبارزات سیاسی منفی و شخصیت کشی مخالفین سیاسی-اجتماعی-فرهنگی رقیب به مثابهء یک حربهء انتخاباتی؛
  • طرد عملی هر نوع قومیگری، سمت پرستی، زبان پرستی به مثابه حربه های مبارزات سیاسی-اجتماعی؛ و بالاخره
  • کوشش در افزایش جذابیت حزب برای باشنده گان سائر ولایات برعلاوه از حوزهء شمال کابل و ولایات شمال شرق کشور.