به ادامۀ گذشته، قسمت بیست و هشتم، مؤرخ:10 اکتوبر 2017

فقیرمحمد ودان

مروری بـر یادداشتهای عبدالـوکیل سـابق عضو هیئت اجـرائیه

شورای سراسری حزب وطن و وزیر خارجۀ ج. ا تحت عنوان:

از پـادشـاهی مطلقـه الـی سقوط

جمهوری دموکراتیک افغانستان

 

قسمت بیست و هشتم

بنابر اهمیت مذاکرات ژینو، نه اینکه صرف عبدالوکیل و هیئت همراه او در مسایل قابل طرح تصمیم اتخاذ مینمودند؛ بلکه مسایل مربوط به استقامت های اساسی مذاکرات ژینو و حتی برخی از مواضع  مشخص هیئت افغانی درین مذاکرات، در میان رهبران حزبی و دولتی و همچنان کارشناسان حرفوی مطرح و نتایج نهایی آن مورد تائید و تصویب بیروی سیاسی ح. د. خ. ا قرار میگرفت. برخورد جانب جمهوری افغانستان با مسئله خط تحمیلی ډیورند که در پیش نویس توافقات گنجانیده شده بود، نیز بعد از طی چنین پروسه، مشخص و در زمینه به هیئت مذاکره کننده تحت ریاست عبدالوکیل هدایت داده شده بود که درین زمینه نباید هیچ امتیازی به پاکستان داده شود و درین میان روی حذف عبارت «سرحدات موجود قبول شدۀ بین المللی» از پیش نویس توافقات تأکید بعمل آید.

در جریان مذاکرات روی این مسئله، دیده شد که هم جانب پاکستان، هم نمایندۀ ملل متحد و هم نمایندگان وزارت های خارجۀ شوروی (اندری کوزیروف معاون وزارت خارجه) و امریکا(رابرت پک معاون وزارت خارجۀ) که جهت دنبال نمودن جریان مذاکرات، به ژینو آمده بودند و در حاشیۀ مذاکرات فعال بودند، هریک بر ضرورت تذکار افادۀ «سرحد» در متن مادۀ سوم سند مربوط به «موافقتنامۀ دوجانبه بین جمهوری افغانستان و جمهوری اسلامی پاکستان در مورد اصول مناسبات متقابل، بخصوص عدم مداخله و عدم دخالت»، بخاطر تعیین حد فاصل میان طرفین جهت «عدم مداخله و عدم دخالت» در قلمرو یکدیگر تأکید مینودند و هریک بادرنظرداشت منافع و نیات خویش فورمولبندی شان را ارایه مینمودند که عبدالوکیل در نقل قول های فوق الذکر خود از آنان با افادۀ«طرح های دیگری که از جانب پاکستانی ها، امریکایی ها، شوروی ها و کوردویز برای هیئت افغانی در هیمن مورد ارایه شد»، یاد نموده است. هیئت افغانی و در رأس آن عبدالوکیل مطابق فیصلۀ بیروی سیاسی حزب نه تنها در جریان مذاکرات رسمی موضع جمهوری افغانستان را مطرح؛ بلکه به هدایت و لزوم دید بیروی سیاسی حزب، در مطبوعات نیز آن را با فورمولبندی های از قبل تنظیم شده مطرح نمود؛ که کوردویز به آن چنین اشاره نموده است:[« وکیل به مطبوعات گفته بود که پاکستان با تقاضای شناسایی «خط ډیورند» از افغانستان به عنوان مرز قانونی بین دو کشور، سعی دارد «کل فرایند ژینو» را به مخاطره اندازد. او همچنین اظهار داشته بود که اگر پاکستانی ها در نظر دارند به سازماندادن جنگ علیه افغانستان ادامه دهند، باید به آنها بگوئیم که شعلۀ آن هیچ مرزی را به رسمیت نمی شناسد. همچنین به گفتۀ او حکومت هند نیز تهدید کرده که مسئله مرز نمیتواند بدون مشارکت این کشور در مذاکرات حل شود(اشاره به قسمت هایی از کشمیر حد فاصل هند و افغانستان که به اشغال پاکستان درآمده است). پاکستانی ها حاضر بودند در ارتباط با مسئله مرزی به مصالحه تن دهند، اما اظهارات وکیل و تهدید حکومت هند برای شرکت در مذاکرات، موضوع را پیچیده تر میکرد. موضع وکیل شوروی ها را نیز هم ناراحت کرده بود. کوزیروف مشکلات عمدۀ مذاکرات را به مقامات ارشد اطلاع داده بود و سخنگوی وزارت خارجۀ شوروی در 17 ماه می اظهار داشت که اگر بنبست گفتگوهای ژینو ادامه یابد «خروج نیروهای شوروی ممکن است به طرق دیگری انجام شود»]( دیه گو کوردوویز، پشت پردۀ افغانستان، ترجمۀ اسدالله شفایی، فصل دوازدهم، صفحه 355).

باید گفت که مطابق شمارۀ 38 پاورقی فصل دوازدهم «پشت پردۀ افغانستان»، متن مصاحبۀ  فوق الذکر عبدالوکیل به تاریخ 18 مارچ 1988 در «فایننشنل تایمز» تحت عنوان «Kabul says war spread to Pakistan» به نشر رسیده که برین بنیاد مصاحبه او می باید یکی یا نهایت دو روز قبل صورت گرفته خواهد بود. اما عبدالوکیل «ناراحت» نمودن مسکو را  نه در رابطه به این اظهارات و «موضع» خود در 18 مارچ 1988 در فایننشنل تایمز و سایر رسانه های محلی و بین المللی به نشر رسیده و کوردویز به آن اشاره کرده است؛ بلکه آنرا با توسل به جعل و نیرنگ به رویداد 31 مارچ 1988 پیوند میزند که گویا او در برابر طرح «خط سرحدی موجود» توسط شواردنادزی وزیر خارجۀ اتحاد شوروی «اعتراض خشمگین» نموده بود.

با دستبرد زدن به نقل قول کوردوویز است که عبدالوکیل ـ چنانچه خواندیم ـ چنین نوشته است:«در نتیجه، موضعگیری شواردنادزه باعث گردید تا فشار بر هیئت ما در مذاکرات افزایش یابد. چنانجه دیگو کوردویز در کتاب «پشت پردۀ افغانستان» در صفحۀ 355 درین باره مینویسد: «موضع وکیل، شوروی ها را هم ناراحت کرده بود. کوزیروف مشکلات عمدۀ مذاکرات را به مقامات ارشد اطلاع داده بود و سخنگوی وزارت خارجۀ شوروی [عبدالوکیل در همین مقطع، از نقل قولِ کوردوویر قید زمانی «در 17 ماه می» را آگاهانه حذف نموده است ـ ودان] اظهار داشت که اگر بنبست گفتگوهای ژینو ادامه یابد، خروج نیروهای اتحادشوروی ممکن است به طرق دیگر انجام شود».

عبدالوکیل از نقل قول فوق الذکر کوردویز نه تنها در رابطه به یک رویداد نا مرتبط و زمان متغیر سؤ استفاده نموده؛ بلکه با دستبرد به متن اصلی این نقل قول، حذف غیر قانونی قید زمانی مندرج آنرا نیز بخاطری مرتکب گردیده تا به ذغم خود برای جعل مورد نظر اش بستر لازمی ایجاد نموده باشد. زیرا اگر قید زمانی «17 ماه می» را از متن اصلی حذف نمی نمود، نمیتوانست آن را با اظهارات شواردنادزی در مورد طرح «خط موجود سرحدی» که به تاریخ 31 مارچ 1988 (با تفاوت یک ماه و 17 روز) مرتبط جلوه دهد. در عین حال باید گفت که در جمله بندی نقل قول مورد بحثِ کوردویز به دو مسئله مجزا از همدیگر، در دو مقطع مختلف زمانی (اظهارات مطبوعاتی عبدالوکیل در 17 ماه مارچ 1988 و اظهارات سخنگوی وزارت خارجۀ شوروی در 17 ماه می 1988) اشاره شده است و هیچ یک از مقطع های متذکره با مصاحبه شواردنادزی در 31 مارچ 1988 با یک نشریۀ بلغاریایی ارتباط ندارد.

بادرنظرداشت افشای جعل و دستبرد عبدالوکیل در رابطه به نقل قول فوق الذکر کوردوویز، از یک طرف تثبیت می گردد که او نسبت به خوانندگان کتاب خویش و تاریخ افغانستان صداقت ندارد و آگاهانه تلاش نموده منافع و ذهنیت خویش را جاگزین حقایق تاریخی نماید و از جانب دیگر ممکن این سوال نیز در ذهن هر خواننده این سطور خطور نماید که: عبدالوکیل بادرنظرداشت کدام نیات مشخص، به چنین عمل دست یازیده است؟:

از یک طرف: او با دست زدن به چنین جعل و تحریف، خواسته است برخلاف واقعیت، چنین وانمود سازد که گویا او یکه و تنها، حتی در برابر اظهارات شواردنادزی وزیر خارجۀ شوروی مبنی بر اینکه فرمول «خط سرحدی موجود» را مطرح نموده، به مقاومت برخاسته و «اعتراض خشمگین» بعمل آورده است و بنابرین یگانه مدافع منافع ملی کشور در مذاکرات مذکور بوده است.

از طرف دیگر: او خواسته تا افزون بر تدارک بستر زمانی برای ادعاهای دروغین خود ـ که در فوق توضیح گردید ـ به دروغ های شک برانگیز مطرح ساختۀ خویش در جمله بندی های ذیل نیز فضای قابل قبول(!) ایجاد نماید.

الف ـ چنانچه در سطرهای فوق خواندیم که عبدالوکیل پیوست به نقل فورمول شواردنادزی در مورد «خط سرحدی موجود»؛ چنین نوشته است:« ... در حالیکه آقای کوزیروف سفیر سیار و مسوول هیئت مذاکره کنندۀ اتحادشوروی در مذاکرات ژینو، هیچگونه صحبتی با هیئت افغانی در مورد انجام نداده بود. از اینکه به فورمول فوق بین نجیب الله و رهبری اتحادشوروی توافق حاصل شده بود یانه، هم اطلاع نداشتم. مسوول هیئت اتحادشوروی در مذاکرات ژینو، بعد از اعتراض خشمگین اینجانب در مورد بیانیۀ شواردنادزی، گفت:«شواردنادزی بصورت دقیق در جریان قرار داده نشده و کسانیکه مصاحبۀ وی را ترتیب داده اند، موضع اصلی افغانستان را نادرست منعکس نموده اند».

ب ـ افزون بر آن در ختم بحث پیرامون طرح فورمول شواردنادزی مبنی بر «خط سرحدی موجود»؛ خواندیم که عبدالوکیل چنین نوشته است:«متأسفانه در همان موقع حساس در مورد نحوۀ جابجایی جملۀ «سرحدات موجود شناختۀ شدۀ بین المللی» در اسناد، میان اینجانب و رئیس جمهور و بیروی سیاسی اختلاف نظر و سؤتفاهم رخداد. ... در نتیجه، تلگرامی عنوانی رئیس جمهور نجیب الله ارسال و در آن چنین بیان نمودم:«از دو وریانتی که شما با آن موافقه نموده اید از طریق رفقای شوروی اطلاع حاصل کردم. با وریانت اولی یعنی بیرون کشیدن تمام پاراگراف که در آن کلمات مربوط به سرحدات موجود شناخته شدۀ بین المللی آمده است، موافق بوده و آن را قابل قبول میدانم. اما وریانت دومی یعنی قبول عبارت «خط سرحد موجود» بین افغانستان و پاکستان به عوض چهار کلمه [(سرحدات موجود شناخته شدۀ بین المللی)] از لحاظ حقوقی حتی بدتر از آن می باشد. زیرا به معنی شناخت سرحد موجود و نفی تمام مناقشات سرحدی بین دو کشور می باشد که در واقع خواست پاکستان است. ...»

عبدلوکیل خواسته طی دو نقل قول فوق الذکر خویش، توأم با عبارت پردازی های مشکوک، این ذهنیت دروغین را به تاریخ و خوانندگان کتاب خویش انتقال دهد که گویا فورمولی مبنی بر «خط سرحدی موجود» را که شواردنادزی مطرح کرده است (درنقل قول اول) مورد تائید دوکتور نجیب الله نیز بوده است (در وریانت دومی نقل قول دوم). اما او بمثابه قهرمان معرکه، هم در برابر طرح شواردنادزی به «اعتراض خشمگین» مبادرت نموده و هم با دوکتور نجیب الله به مخالفت برخاسته و استدلال کرده است که این وریانت «در واقع خواست پاکستان است».

درحالیکه برخلاف ادعاهای شک برانگیز عبدالوکیل، دوکتور نجیب الله و بیروی سیاسی ح. د. خ.ا در موضع قبلی خویش مطابق فیصلۀ همان اجلاس بیروی سیاسی که خود عبدالوکیل در آن اشتراک داشت، استوار قرار داشته و هیچگونه تغییر موضع نداده بودند. این حقیقت از این اعتراف عبدالوکیل نیز به روشنی استنباط می گردد که کوزیروف مسوول هیئت اتحادشوروی در مذاکرات ژینو، به او گفته بود که:«شواردنادزی بصورت دقیق در جریان قرار داده نشده و کسانیکه مصاحبۀ وی را ترتیب داده اند، موضع اصلی افغانستان را نادرست منعکس نموده اند». در صورتیکه نماینده شوروی به عبدالوکیل از انعکاس نادرست «موضع اصلی افغانستان» در «مصاحبه» شواردنادزی، اطمینان داده باشد؛ پس جای برای راست تلقی شدن این ادعای عبدالوکیل نیز باقی نمیگذارد که گویا او در «تلگرامی عنوانی رئیس جمهور نجیب الله» نوشته باشد که:«از دو وریانتی که شما با آن موافقه نموده اید از طریق رفقای شوروی اطلاع حاصل کردم». زیرا «رفقای شوروی» نباید همزمان از یک طرف بگویند طرح فرمول «خط سرحدی موجود» در مصاحبۀ شواردنادزی «با موضع اصلی افغانستان» مطابقت ندارد و از طرف دیگر به عبدالوکیل «اطلاع» بدهند که رئیس جمهور با چنین «وریانتی» نیز «موافقه» نموده است.

همچنان اگر به این «لاف و گذاف» بی پایۀ عبدالوکیل ارزش ندیم که گویا او در برابر طرح شواردنادزی مبنی بر «خطی موجود سرحدی»، «اعتراض خشمگین» نشان داده بود، منطقی این بود که او می باید، از یک طرف طی تلگرامی موضع شواردنادزی را به رهبری افغانستان اطلاع و میخواست تا در زمینه به او رسماً معلومات و هدایت دهند و از طرف دیگر به کوزیروف نمایندۀ شوروی می گفت که صلاحیت تغییر موضع جمهوری افغانستان را ندارد و چنین صلاحیتی مربوط به رئیس جمهور و اجماع رهبری جمهوری افغانستان است. چنانچه او درین زمینه به کوردویز نیز چنین گفته بود.

به ملحوظ اظهارات جنجال برانگیز خود در مورد «خط موجود سرحدی» و مغایرت آن با «موضع اصلی افغانستان» بود که شوارد نادزی چهار روز بعد از این اظهارات، ناگزیر شد به تاریخ سوم اپریل 1988 به کابل سفر نماید. در چنین موقعیتی است که  کوردوویز در صفحۀ 365 کتاب «پشت پردۀ افغانستان»؛ نوشته است:«کوزیروف قادر نبود عبدالوکیل را راضی کند و امیدوار بود که شواردنادزی درین مورد، نجیب الله را وادار به توافق با پاکستان نماید».

اکنون لازم پنداشته می شود تا به این مسئله توجه نمائیم که نتیجۀ سفر شواردتادزی در کابل چه بود و آیا شواردنادزی توانست «نجیب الله را وادار به توافق با پاکستان نماید؟. جواب به این مسئله و انکشافات بعدی موضوع را در بخش بعدی این سلسله دنبال مینمائیم.

ادامه دارد