F

F

غلام محمد زارع

06.03.19

F

هشت مارچ را گرامی میداریم

F

منشآ هر کار بزرگی زن است ، زن کتابی است که جز به مهر و محبت خوانده نمیشود

لامارتین

F

هشت مارچ روزیکه زنان صدای خود را برای ازادی و داشتن حقوق برابر با مردان در کشور های بزرگ صنعتی و جهان متمدن ، بلند کرده و از دست اورد های مبارزات چند دهه زنان دفاع شجاعانه نمودند را گرامی میداریم .

مبارزات زنان در کشور های عقب نگهداشته شده ای چون افغانستان هر چند با کندی ولی پیوسته ادامه داشته و در این راه قربانی های را به همراه داشته است . زنان پا به پای مردان در برابر بی عدالتی اجتماعی ، فقر اقتصادی، نبود امکانات بهداشتی ، سطح پائین تعلیم وتربیه ، بیداد بهره کشی از انسان ، صدای اعتراض خود را بلند کرده اند .  فقر و بدبختی ، مناسبات کهنه اجتماعی ، طرز دید قرون وسطی ، یگانه پرابلم جامعه زن افغانستان نبوده ، بلکه مناسبات جامعه مرد سالار ، کهنه پرستی  بار دیگری است بر شانه های زن افغان  که خوشبختانه نتوانسته قامتش را خم سازد . به همین خاطر هم است که زن را گرامی میداریم . زن را که مظهر عشق و وفاداری است ، زن را که نمادی از مهر و لطافت است ، زن را که سمبل پایداری و مقاومت است ، زن را که گرمی خانواده و نمونه ای مهر و عطوفت ، شفقت و مهربانی ، پشت کار و استواری ، برده باری و فداکاری است ، زن را که در اغوش پر عطوفتش فرزندان برومند را از شیره جان خود پرورش میدهد و  زن را که ا نسان های بزرگ و تاریخ ساز را تربیه نموده و جاودانه میسازد ، گرامی میداریم .

ارج گزاری به مقام والای زن ، مادر ، خواهر وهمسر در کشور های عقب نگهداشته شده ای چون افغانستان در قید مناسبات کهنه سنتی محصور مانده . زن را موجود ضعیف و نا توان ویا هم « ناقص العقل » پنداشته ، در چهار دیوار خانه محصور نموده ، از رفتن به مکتب و مدرسه و فراگیری علم و دانش محرومش ساخته اند . فاجعه بارتر اینکه زن را مالکیت شخصی پنداشته از کودکی تلقینش کرده اند که او کم ارزش تر از فرزندان پسر خانواده است . از رفتن به مکتب و مدرسه محرومش ساخته و بدون رضا و رغبت خودش در بدل پول ویا جهزیه به شوهرش داده و به اصطلاح شرش را از سر خود کم کرده اند . نه تنها این ، زن که در ایام کودکی و نوجوانی در خانواده پدر زیر بار  و جغات خانه قامتش راست نمیشود در خانواده شوهر روزگاربدتر از ان انتظارش را میکشد .

تجاوز بر زنان ، دوشیزه های جوان و کودکان در جامعه سنتی افغانی یکی دیگر از اعمال زشت و ضد کرامت انسانی زن است . اخبار دلخراش تجاوز جنسی بالای دختران ، کودکان و زنان بی دفاع توسط ملای مسجد ، طالب مدرسه ، جنگ سالاران و صاحبان قدرت در قرا و قصبات مایه شرمساری وسرافگنده گی بیشتر مردان جامعه را فراهم میسازد .

چهار دهه جنگ و زورازمایی ارباب قدرت برسر سلطه سیاسی درکشور ، روزگار زنان را بدتر و ذلت بار ترساخته است . در نتیجه جنگ و ویرانی زنان بار سنگین ستمهای مضاعف جامعه را بدوش کشیده و متحل ستم و ازار ، خشونت و زورگویی گردیده اند . قتل های ناموسی ، بریدن گوش وبینی ،سنگ سار زنان بدست مردان بی غیرت و بی عزت ، سوگ بزرگ از دست دادن عزیزان ، ازار و اذیت تفنگ داران زورگو و محدودیت های اقتصادی ــ اجتماعی همه وهمه بر شانه های زنان سنگینی نموده است .

خشونت در برابر زنان پدیده نو نیست ولی امار وارقام منتشر شده حاکی از ان است که خشونت در جامعه مقابل زنان ابعاد جدید کسب کرده است . گزارش ستره محکمه افغانستان در سال ۱۳۹۷ حدود ۲۱۱۷ مورد خشونت را نشان میدهد که محاکم کشور در موردش فیصله صادر کرده اند . قضایای خشونت علیه زنان شامل ، تجاوز جنسی ، لت و کوب زنان ، قتل ، ازار واذیت ، خود کشی ، تهدید ، اختطاف ، فروش و ازدواج اجباری میباشد .

جامعه متحجر و خواسته های زنان دو پدیده که در مقابل هم قرار دارد . زنان ازاده کشور درپی حقوق وازادی های اند که جامعه مرد سالار تحمل انرا نداشته و با سخت جانی در برابر ان مقاومت میکند . زنان در شرایط کنونی کشور از امکانات موجود بهره برداری کرده  ، برای اموزش علم و اموختن تجارب لازم تلاش ورزیده و ظرفیت های خود را بلند برده ، از لحاظ اقتصادی به پای خود ایستاده ، در سازمان های اجتماعی خود، دور هم جمع شده و با یک مشت قوی و صدای رسا در برابر جامعه عقب گرا به پا استاده شوند 

در سال های اخیر در پهلوی نارسایی ها و کمبودها زمینه های رشد نسبی زنان میاسر بوده است . زنان کشور بار دیگر راه به پارلمان گشوده ، در پست های بلند دولتی جای پا باز کرده و به موسسات دیپلوماتیک راه یافته اند . رشد نسبی جامعه  زن افغانستان در زیر چتر حمایتی ، نیرو های بیگانه از یک سو تشویق کننده و مثبت است و از سوی دیگر تشویش اور و نا راحت کننده . تشویق کننده بخاطریکه زنان امکانات و وسایل را بدست اوردند که با استفاده از ان در تحکیم مواضع خود و احقاق حقوق شان مفید بوده و زمینه های رشد زنان و دختران را فراهم می اورد . ترس از این وجود دارد که با رفتن نیرو های بیگانه و رفع فشار موجود بالای تاریک نگران و واپسگرایان ، شقاوت و مقاومت ، زن ستیزان موجبات راندن دوباره زنان را به چهار دیواری خانه های شان فراهم اورده و دست اورد های چند سال اخیر به باد فنا برود .

هر چند سازمان های مدافع حقوق وازادی های زنان در کشور سابقه تاریخی بیشتر از پنچ دهه دارد ، گذشت زمان ، فرود وفراز روزگار صدای ازادی خواهی وحق طلبی زنان را گاهی کند و نارسا ساخته ،  ولی هیچ گاهی نتوانسته این صدا را در گلو خفه بگرداند . در تاریک ترین روز های تشدد وشرارت باند گروپ های جهادگر و طلبه های تاریک گرا ، زنان با استفاده از کمترین امکانات صنف های درسی برای زنان و دختران را بر پا کرده و به این ترتیب صدای اعتراض خود را برضد ماتم بر پا شده توسط جهادگران جنایت پیشه بلند کرده اند .

مذاکرات امریکا با طالبان در غیاب مردم افغانستان احتمال به حاشیه راندن مجدد زنان را به همرا خواهد داشت . نشست بی رنگ وروی مسکو و بی علاقه گی و بی تفاوتی مقامات امریکایی در مذاکره باطلبه ها نه تنها منافع مردم افغانستان را نادیده میگیرد بلکه زنان را از ازادی های نیم بند که درسال های اخیر بدست اورده بودند نیز محروم میگرداند .

اعتراضات زنان افغان و جامعه مدنی در مورد طعنه های شرل بنارد خانم زلمی خلیل زاد نماینده امریکا برای مذاکرات صلح ، گسترده ، به موقع و مناسب بوده است . خانم شرل بنارد فراموش نکرده باشد که ما از امریکا برای لشکرکشی به کشور ما دعوت نکرده بودیم . بدبختانه « اب زور بالا میرود » . تجاوز امریکا به افغانستان ، سرکوب طالبان و حمایت وپشتیبانی از گروپ های شکست خورده شمال ، تشکیل حکومت دست نشانده غرب در جلسه بن المان ، همه وهمه کار سازمان های استخباراتی غرب و پلان های تدوین شده ای قبلی برای دست یابی به منابع دست نخورده ، نفت و گاز اسیایی میانه و جنوب اسیا و بازار های جدید مصرفی بوده است تا دفاع از مردم و زنان افغانستان .

خانم بنارد گفته است « زنان غرب بخصوص امریکا نیز حقوق خود را به این دلیل بدست نیاوردند که مردم مربوط به یک فرهنگ دیگر برایشان احساس تاسف کرده و برایشان پول وسرباز فرستاده باشند تا انها را از ظلم نجات دهند .» من در گفته های خانم بنارد شک ندارم ولی به کوتاه ذهن بودنشان تاسف دارم که فراموش کرده اند ، امریکا برای تقویه باند گروپ های مجاهد ( افراط گرا ها ) ملیارد ها دالر هزینه کرده ، وطن و هست وبود ما را ویران نمودند . ویاهم فراموش کرده باشند که شوهر محترم شان بخاطر ویرانی وطن پدری خود ، گروپ های جهاد گر و بعدا طلبه های تمدن ستیز را تقویه ، حمایت و پشتیبانی کرده است .

خانم شرل بنارد در مقاله خود که جستار های ان در صفحه انترنیتی BBC اورده شده مینویسد : « ما بدون فرستادن سربازان و صد تن پول ، به حقوق خود در مبارزه طولانی و دشوار دست یافته ایم . »  در این شک نیست خانم بنارد ، مگر مردم افغانستان و زنان شجاع و با همت این وطن از شما دعوت کرده اند که سربازان خود را به افغانستان بفرستید و مردم ما را بمبارد کرده ، خانه های ما را ویران کنید ؟ امریکا زیر نام مبارزه با تروریزم بالای افغانستان لشکرکشی کرد  ، در حالیکه لانه های تربیه ترور و ادمکشی در پاکستان است که سالانه ملیارد ها دالر  بنام کمک از امریکا بدست میاورد .

۱۰۹ مین سال تجلیل از هشت مارچ زمانی برگزار میشود که زنان در جوامع عقب ماند زیر فشار بی عدالتی ، خشونت ، بی قانونی ، گرسنگی ، نبود کار انواع مختلف ازار و اذیت قد راست نکرده و از طبعی ترین حقوق وازادی ها بی بهره اند .

اتحاد و همبستگی زنان مشت محکمی است به دهان ارتجاع و نوکران داخلی ان .