دوکتور نوراحمد خالدی

دونالد ترامپ رسما وارد جنگ اوکرایین شد!

دونالد ترامپ دیروز چهاردهم جولای 2025 در ملاقات با مارک روته سرمنشی ناتو در قصر سفید در مورد ولادیمیر پوتین اظهار داشت: " او افراد زیادی را فریب داده است. او بوش را فریب داد. او افراد زیادی را فریب داد. او کلینتون، بوش، اوباما، بایدن را فریب داد. او مرا فریب نداد. اما چیزی که می‌گویم این است که در یک نقطه خاص، در نهایت، حرف زدن فایده‌ای ندارد. باید عمل کرد". منظور از عمل کردن در اینجا گسترش مقدار اسلحه، سرعت ارسال و نوع سلاح هایی است که امریکا به کشورهای اروپایی مانند آلمان، انگلستان، فرانسه و پولند - که به گفته ترامپ قیمت فروش آن به بلیونها دالر بالغ میگردد- می فروشد تا به اوکرایین ارسال گردند. همچنان به گفتهٔ ترامپ پنجاه روز به پوتین فرصت داده تا در مورد صلح تصمیم بگیرد در غیر آن کانگرس دور جدید از تحریمهای همه جانبه را بالای روسیه، علاوه بر 14 هزار قلم تعزیرات قبلی، اعمال خواهد کرد.

اما سوال اساسی در آن است که آیا او در برابر پوتین فریب خورده است؟ در این مورد پروفیسر جان میر شایمر از پوهنتون شیکاگو در مصاحبه با دانییل دیویس افسر سابق امریکایی نظر دارد که "نه، من فکر می‌کنم. نکته کلیدی اینجا این است که ترامپ خودش را فریب داده است. پوتین او را گول نزد. پوتین از همان ابتدا در این موضوع، به خصوص در مورد ترامپ، رک و راست بوده است. لازم نیست از موضع پوتین، موضع چانه‌زنی او خوشتان بیاید. اما از همان ابتدا کاملاً مشخص بوده است. کاری که ترامپ کرد این بود که خودش را فریب داد و فکر کرد که می‌تواند پوتین را وادار به تغییر شرایط توافق کند. و او این گفتگوهای مختلف را با پوتین دارد که می‌گوید گفتگوهای خوب و دلپذیری هستند. اما چه کسی اهمیت می‌دهد که آیا او گفتگوهای خوب یا دلپذیری با پوتین دارد؟ مسئله کلیدی اینجا این است که او در مورد شرایط پوتین برای ختم جنگ چه فکر می‌کند؟ و آیا قرار است آنها را بپذیرد یا نه؟ و این چیزی است که من فرض می‌کنم آنها تا حدودی در مکالمات خود در مورد آن صحبت می‌کنند. من تصور می‌کنم که پوتین به او گفته است که از دیدگاه روسیه، اصل مطلب چیست. اما به نظر نمی‌رسد ترامپ این مطلب را بفهمد. و به همین دلیل است که این نمایش ماه‌ها و ماه‌ها ادامه داشته است. و ما امروز در کجا هستیم. ترامپ خودش را فریب داد".

فرصت‌های زیادی برای روشن کردن موقف پوتین برای ترامپ در مورد شرایط ختم جنگ مستقیماً از طرف پوتین در مورد آنچه که او فکر می‌کند، وجود داشته است. اما مطمئناً در سوم جولای، طبق گزارش‌های هر دو طرف، ترامپ دوباره از روسیه درخواست آتش‌بس بی‌قید و شرط کرده است. و طبق گزارشها در واقع، دوباره، هر دو طرف، بخصوص روس‌ها، در گزارش خود بسیار دقیق بودند، این است که پوتین گفت: ما آتش‌بس را تا زمانی که مسائل اصلی حل نشود، قبول نخواهیم کرد. فقط در آن زمان ما متوقف خواهیم شد و قرار نیست در این مورد کوتاه بیاییم. بنابراین او، دوباره، این موضوع را مستقیماً به او گفت که چه کاری انجام داده است، اما ظاهراً او این کار را بسیار مودبانه انجام داده است. اما او تاکید کرده که ما در این مورد کوتاه نخواهیم آمد. و با توجه به این موضوع، ترامپ چهار بار گفت که فکر می‌کرد ما این مشکل را حل خواهیم کرد. او اظهار داشت: "من حدود چهار بار احساس کردم که ما به توافق رسیده‌ایم، و فکر می‌کردم که باید مدت‌ها پیش به توافق می‌رسیدیم. اما این [معامله] همچنان ادامه دارد. هر شب، مردم در حال مرگ هستند. اتفاقاً بسیاری از سربازان روسی نیز در حال مرگ هستند". می‌توان پرسید، بر چه اساسی او می‌تواند فکر کند که به توافق رسیده است، در حالی که پوتین، همانطور که میر شایمر بیان داشت هرگز شرایط خود را تغییر نداده است؟ اما ترامپ هرگز نمی‌گوید آن توافق چه بوده است؟ آگر بنا به گفتهٔ دونالد ترامپ آنها چهار بار تقریباً به توافق رسیده بودند توافقی که او فکر می‌کرد به آن رسیده است چه بوده است؟ اما ترامپ نمی‌گوید، میر شایمر عقیده دارد که "وقتی ترامپ می‌گوید چهار بار تقریباً به توافق رسیده‌اند، دارد دروغ می‌گوید. و در مورد این موضوع آتش‌بس، روس‌ها به طرز تهوع‌آوری گفته‌اند که آتش‌بس را نمی‌پذیرند. با این وجود، ترامپ و معاونانش و اروپایی‌ها و اوکراینی‌ها همچنان برای آتش‌بس تلاش می‌کنند". روس‌ها می‌گویند که آتش بس کاملاً غیرقابل قبول است. آیا این افراد، مانند رئیس جمهور ترامپ، نمی‌فهمند که این فقط اتلاف وقت است که مدام خواستار آتش‌بس شوند؟ علاوه بر این، عقل سلیم باید به این افراد بگوید که روس‌ها با پذیرش آتش‌بس فریب خواهند خورد. اگر شما در میدان نبرد پیروز هستیید و طرف مقابل در حال شکست است، چرا باید با آتش‌بس موافقت کنید تا در واقع به آنها مهلت دهید تا بتوانند نیروهای خود را بازسازی کنند، تجدید سلاح کنند و مبارزه بهتری علیه شما انجام دهند. اگر طرف مقابل را در حال فرار دارید، اسم بازی این است که به فشار آوردن ادامه دهید. و البته، این دقیقاً همان کاری است که روس‌ها انجام می‌دهند.

اما با این وجود، امریکایی ها و اروپاییان همچنان برای آتش‌بس تلاش می‌کنند. و احتمالاً منظور رئیس جمهور ترامپ هم همین است وقتی که چهار بار گفت تقریباً به توافق رسیده‌اند. او احتمالاً خودش را متقاعد کرده بود که روس‌ها پیشنهاد او برای آتش‌بس، که در حقیقت طرح جنرال کیلاگ برای فرصت دادن به قوای اوکراینی برای تجدید قوا و فرصت دادن به قوای کشورهای اروپایی برای جابجا شدن در اوکراین برای نظارت به آتش بس است، را خواهند پذیرفت، در حالی که در واقع، روسها هرگز این پیشنهاد را قبول نمی‌کردند زیرا قبولی این پیشنهاد افتیدن به دام بزرگی است که اروپاییان برای روسیه در اوکرایین گذآشته اند.

حالا سوال این است که با توجه به بیانات دونالد ترامپ و تشدید جریان ارسال اسلحه ناتو به اوکراین، روس‌ها حالا با این اطلاعات چه خواهند کرد؟ چه آن را اولتیماتوم ۵۰ روزه بنامید یا اعمال تحریم‌هایی تازه. واکنش کرملین را به این موضوع چگونه می‌بینیم؟ جان میر شایمر عقیده دارد که: "فکر می‌کنم آنها به کاری که دارند انجام می‌دهند ادامه خواهند داد. آنها به پیشروی ادامه خواهند داد. وقتی در میدان نبرد هستند. منظورم این است که فکر می‌کنم روس‌ها به وضوح می‌دانند که در این برهه از زمان واقعاً هیچ امکانی برای حل و فصل مذاکره وجود ندارد، مگر اینکه ترامپ ۱۸۰ درجه تغییر موضع دهد و هیچ مدرکی دال بر وقوع چنین اتفاقی وجود ندارد. بنابراین فکر می‌کنم اگر شما جای روس‌ها هستید، فقط به مقاومت ادامه دهید و سعی کنید هر چه سریع‌تر این موضوع را به سرانجام برسانید. و البته، در عین حال، اگر باهوش باشید، با آمریکایی‌ها، اروپایی‌ها و جامعه جهانی به شیوه‌ای دیپلماتیک صحبت می‌کنید. می‌خواهید طوری رفتار کنید که انگار منطقی هستید. من اینجا در مورد روس‌ها صحبت می‌کنم. آنها نمی‌خواهند از کوره در بروند و از لفاظی‌های تند استفاده کنند. آنها می‌خواهند از لفاظی‌های دیپلماتیک استفاده کنند، طوری رفتار کنند که انگار ایالات متحده و اروپایی‌ها و اوکراینی‌ها بازیگران غیرمنطقی در این وضعیت هستند، نه آنها. من انتظار ندارم تغییر زیادی در رفتار روسیه ببینم".

در عین حال روس‌ها از پویایی قدرت در اینجا آگاهند. آنها می‌دانند که غرب مهمات کافی برای ایجاد تغییر ندارد. آنها می‌دانند که طرف اوکراینی پرسنل کافی برای استفاده از آنها ندارد، حتی اگر به طرز جادویی بتوانند مهمات و سلاح‌ها را در مقیاس مورد نیاز تهیه کنند. اما زلنسکی از اینکه اینها را به دست آورده بسیار خوشحال و راضی به نظر می‌رسید، اما او نیز باید دقیقاً همان اصول قدرت را بداند. بنابراین سوال این است که آیا او فقط مانند هیتلر در پناهگاه در روزهای آخر رایش سوم از واقعیت جدا شده است یا بازی دیگری دارد؟ در این مورد میر شایمر می گوید: "فکر می‌کنم هر وقت رهبری وارد جنگی می‌شود و جنگ به سمت بدی می‌رود، به ندرت پیش می‌آید که آن رهبر تلفات خود را کاهش دهد و از جنگ خارج شود. فکر می‌کنم اتفاقی که در بیشتر موارد می‌افتد این است که شما به امید یک معجزه به آن ادامه می‌دهید. فکر می‌کنم اگر به تجربه آمریکا در افغانستان نگاه کنید، ما 20 سال آنجا بودیم و بعد از کمتر از 10 سال کاملاً مشخص بود که آن وضعیت ناامید کننده است. اما ما فقط ادامه دادیم. و رئیس جمهور ترامپ، که کسی بود که تصمیم به خروج گرفت، وقتی این کار را کرد با مخالفت زیادی روبرو شد. و رئیس جمهور بایدن، که واقعاً خارج شد، وقتی رفت با مخالفت روبرو شد. و من به اندازه کافی پیر هستم که جنگ ویتنام را به یاد بیاورم. فکر می‌کنم اگر کنگره پافشاری نمی‌کرد، ما هنوز در آن جنگ می‌جنگیدیم. وقتی همه این هزینه‌های از دست رفته را دارید، رها کردن این کار بسیار دشوار بود. و این چیزی است که اینجا می‌بینید. منظورم این است که اگر به قیمتی که اوکراینی‌ها تاکنون در این جنگ پرداخته‌اند فکر کنید، واقعاً گیج‌کننده است. من معتقدم که آنها بیش از یک میلیون نفر را از دست داده‌اند. و این مرگ و میر در نبرد و جراحات شدید است. و تمام اتفاقی که الان قرار است بیفتد این است که آنها افراد بیشتری را از دست خواهند داد و قلمرو بیشتری را از دست خواهند داد، اوکراینی‌ها باید در اینجا به توافق برسند. اما رهبری [اوکراین] به این شرایط فکر نمی‌کند. آنها می‌خواهند [در قدرت] بمانند. آنها به یک معجزه امیدوارند. و حالا که آمریکایی‌ها دوباره درگیر شده‌اند یا دونالد ترامپ مانند جو بایدن دوم عمل می‌کند، آنها شروع به فکر کردن کرده‌اند که شاید به آن معجزه دست یابند. اما آنها به معجزه دست نخواهند یافت".

دوکتور نوراحمد خالدی