
کاندید اکادمیسین اعظم سیستانی
روزهای خوب وبد تاریخی:
به یاد قیام کابل در نومبر۱۸۴۱
تمام ملت ها در حیات سیاسی خود هم روزها نیک وافتخار آمیز بنام روزهای ملی وتاریخی دارند وهم روزهای سیاه وبدبختی آفرین. افغانها نیز بعد ازتاسیس دولت معاصرافغانستان برهبری احمدشاه ابدالی، درتاریخ سیاسی خود روزهای خوب وبد دارند. از روزهای خوب ، بنام روزهای ملی وتاریخی تجلیل می کنیم وبه جان بازیهای پدران ونیاکان خود افتخار میکنیم وبه فرزندان خود یاد میدهیم که یاد نیاکان فداکار خود را گرامی بدارند وخود نیز از کارنامه های شان بیاموزند و در راه صیانت وطن وآزادی واستقلال خود مثل پدران خویش فداکار باشند وبه هیچ دشمنی اجازه ندهند که برخاک وطن تجاوز نماید واگر تجاوز کرد، قیام برضد متجاوز را برخود فرض بدانند ومتجاوز را از خاک خود بیرون برانند. به همین دلیل است که افغانها هرسال روز ۲۸ اسد را بنام روز استقلال کشور گرامی میدارند وبه شادمانی می پردازند، هرچند که متاسفانه دردو سه دهه اخیر، گرامی داشت ازاین روز به تناسب ایام قبل از سقوط جمهوریت داودخان کم رنگ شده است. همچنان از روز های بد وفاجعه بار چون:۷ ثور و۸ ثو و ۲۹دسمبر که روز تجاوز قشون سرخ برکشورماست، به بدی یاد میکنیم وعاملین آن روز ها را محکوم مینمائیم.

همانگونه که برای حصول وبدست اوردن استقلال کشور، پدران ما باانگلیسها جنگیدند وبا دادن سروجان خود، بالاخره استقلال خود را بدست آوردند، همانطور هم در جنگ اول افغان وانگلیس،پدران ونیاکان ما با دادن سروجان خود ، انگلیسها را وادار به خروج ازکشور خود ساختند واستقلال میهن خود را حفظ کردند،به همین سلسله درجنگ دوم افغان وانگلیس وجنگ با شورویها نیز مردم ما از جان ګذشتند تا شاهد آزادی را در آغوش کشیدند. بدون فداکاری واز جان گذشتگی هزاران افغان شجاع امکان نداشت اشغالگران رااز کشورخارج کرد.
بنابرین من به همان اندازه که به جانیازان جنگ استقلال کشور در۱۹۱۹ افتخار میکنم، به همان پیمانه به شهامت وجانبازی مردم آزادی دوست وشجاع افغان در جنگ با متجاوزان انگلیسها در قرن ۱۹ وجنگ با قشون متجاوزشوروی دراخیر قرن ۲۰، می نازم ویاد آوری آن روزهای تاریخی را برای نسل های جوان کشور از وظایف اولی خود وهر عنصر آگاه ومیهن دوست میدانم.

البته این سخنم به معنی تقدیر از عمل آدم کشی نیست، بلکه تقدیراز شهامت وفداکاری ومیهن دوستی نیاکان من است. باید متوجه بودکه، اگرقیام مردم برضد تجاوز را ارج میگذاریم واصل تجاوز را محکوم میکنیم ، پس به نتایج قیام که منجر به طرد متجاوزین و رهائی کشور از چنگ آنها شده است نیز باید ارج بگذاریم، خواه این قیام منجر به قتل چندصد نفراز قشون متجاوز شده باشد، خواه منجر به قتل هزاران تن از قشون دشمن شده باشد. درس های تاریخی نیز ازنتایج قیامهای مردمی برضد این تجاوزها گرفته میشود وثبت اوراق تاریخ میگردد تا عبرتی برای آیندگان باشد. توصیه های اخلاقی وعاطفی برای بسرساندن یک امر خطیر ، سخن مفتی بیش نیست.

پس از آنکه امریکا حکومت طالبان را با طیارات b52 خود در۷ اکتوبر۲۰۰۱ سقوط داد وبجای آن جنگ سالاران تنظیمی را بر سرنوشت کشور مسلط ساخت،با وجود آنکه خودش سردمدار دموکراسی وحقوق بشراست، چرا گذاشت که جنرال دوستم چندین هزار طالب اسیر را که بردستان شان ولچک زده شده بود،در کانتی نر ها مثل خشت بچیند وبعد دهن کانتینر ها را ببندد واز بیرون برکانتی نر ها فیرکند وجسد های بخون آغشته آنها را در دشت لیلی شبرغان زیرخاک نماید. چرا در آن وقت در برابر این عمل جنایتکارانه ، صدایی از سوی هواداران حقوق بشر بلند نشد؟
در دوران حضور لشکرامریکا وناتودرافغانستان هرزمانی که به اخبارتلویزیونهای داخل کشور نگاه میکردیم، هرشب از عملیات جنگی و بمباردمان نیروهای خارجی بردهات وقصبات افغانستان گزارش های مستند ارائه میگردید که نقض صریح حقوق بشمار میرفت ، نمیدانم چرا مدافعین حقوق بشربالا نشین،حتی یک مقاله در مورد جنایات روزمرۀ نیروهای خارجی درافغانستان نه نوشتند؟ اما به ارتباط یاد بود از قیام ضد استعماری ۱۸۴۱ شخصی بنام «الکوزی» چندسال قبل حدود ۲۰ مقاله درپورتال افغان جرمن نوشت تا ثابت نماید که افتخار به قیام مردم افغانستان برضد تجاوز انگلیس در ۱۸۴۱ از نظرحقوق بشرجرم است!( احتمال دارد آنشخص همین کسی باشدکه امروز بنام یاور الکوزی برضد مفاخرتاریخی ماموضع گرفته است)
آیا مگر افغانها به انگلیستان حمله کرده بودند ومردم انگلیس را باسلاح خود خورد وخمیر کرده بودند که این عمل شان خلاف منشور حقوق بشروجرم باشد؟
نه خیر، افغانهای مظلوم در۱۸۵ سال قبل در خانه خود نشسته و به خشک وتر خود قانع بودند وبه کسی ویا برکشوری تجاوز نکرده بودند، مگراین انگلیسها بودند که برخانه وکاشانۀ افغانها یورش آوردند وهرعکس العملی را که از سوی مردم سرمیزد،با قساوت وبیرحمی سرکوب میکردند.تا آنکه در۲ نومبر۱۹۴۱سران ملی کابل وحومه باهم عهد بستند که تا دشمن را از خاک خود بیرون نکنند، دست از قیام نخواهند گرفت. همانست که با قربانی دادن ده ها وصدها شخصیت گمنام وطن دشمن را مجبور به اخراج کامل از کشورساختند، ودامن مادر وطن را از لوث متجاوزین پاک نمودند، مگر متاسفانه که آنها امروز بجای تقدیر، از سوی وابستگان استخبارات انگلیس محکوم میگردند.
ما میدانیم که انگلیس ها از همان روز تجاوز اول خود بر افغانستان تا امروز ازمردم ما انتقام میگیرند و به هرعنوان وبهانه ای خون افغانها را در دوطرف خط دیورند میریزند.
درسالهای حضورامریکا درافغانستان ۹هزار عسکرانگلیسی مجهز با آخرین سلاح کشتارجمعی با اختیارات کامل در ولایت هلمندتمرکزداشتند چون میوند درهلمندیادگار شکست قشون انگلیس از دست مبارزان افغان است ونیروهای انگلیسی درهلمند هرطوریکه دلشان میخواست با افغانها برخورد میکردند،تا جایی از کشتن اطفال وکودکان افغان هم دریغ نمی ورزیدند.شهزاده انگلیس هنگام حضورش درولایت هلمند کشتن افغانها را توسط هلی کوپترهای ماشیندار "شکار" مینامید ویاد آوری آنرا نوعی افتخار میدانست واین را هم ، میفهمید که زور هیچکس به او نمیرسد تا او را به جرم جنایت علیه بشریت به محاکمه بسپارد.
پایان۵/ ۱۱/ ۲۰۲۵









