محترم حریف معروف

خراسان ! جغرافیه تمدنی کلان!فدرال؟ ویا افغانستان؟

 

نخست یک قصه گک مستند:

سی وچند سال قبل در کنار دریاویا رود خانه ای که از کمر کوتل شیبر،وکوه پایه های متصل... سرازیر میشود،ازدره زیبای غوربند وبلاخره در مناطق زیبای کوهستان با دریای پنجشیر یکجا میشود،برای شکار مرغابی رفته بودم.هنوز هوا تاریک بود ورگه های شفق صحبگاهی داشت بر تاریکی غلبه مینمود.

ماما خلیل خدابیامرز که نسبت بهمه جوانان همسن وسال ما دارای سن وسال وتجارب بیشتر شکار بود، با هر فیر تفنگش موفق بشکار بیشترمیشد.

هوا روشن وروشنتر میشد. اشعه زیبای آفتاب زمین خدا را روشن نمود. گله های مرغابی نیز با در نظر داشت خطر موجودات (زمینی) از فرود آمدن در کنار دریا پرهیز مینمودند ومسیر آسمان را انتخاب مینمودندتا به سرچشمه هاوکوه های سربفلک برسند.

از قضا در آسمان صاف وروشن بفاصله شاید هزار متر بلند خیل مرغابی ها با همان شکل کمان زیبا در حال پرواز بودند وخلیل ماما میل تفنگش را بلند برد وفیر کرد.

من صداکردم: خلیل ماما

مرغابی ها خیلی بلند است ساچمه های تنفنگت به گله ی مرغابی ها نمیرسد!

خلیل ماما در جواب گفت:

((خیر اس زن پدر شانه.... که نرسید!به مه که نشد بان که تا کوتل شبر لِنگ شان ده او (آب)نخوره((

او مردم

همی فدرالیزم نیز مانند لیبرالیزم، فاشیزم، کپيتالیزم ،کمونیزم و...دهاایزم دیگر سیستم نظریات اجتماعی

اقتصادی سیاسی داده ها ونظریات مدون علمی! تجربی! است که مردمان سراسر دنیای ما بخاطر رفع تمرکز گرایی.... توزیع وتقسیم عادلانه قدرت، منابع وده ها نیاز اجتماعی تیوریزه شده.

اگر ازمثالهای سیستم های فدرالی امریکا....سویس وبسا کشور های دیگر بیائيم در کانتکست ویا نمونه افغانسنان یاد آوری کنیم،با اخلاقیات وشعارها واستفاده ابزاری از احساسات مردم نمیشود فدرالیزم، بلکه عنییات مادی وداده های مدون حقوقی نیز لازمه های ساختن جامعه فدرال است.

اول:

اکثریت دوستان فدرال گرا وطنی ما با معذرت که از فهم تیوریهای دولت ـ ملت ودانش های مدرن پسا انقلاب کبیر فرانسه ودولت سازی های مدرن یا بیخبر اند ویا اندوخته های حقوقی این تیوری را فرانگرفته اند.

دوم

تقریبأ اکثریت (ایلیت) ویا همان فدرال !خواهان ما میخواهند نظام فدرال را به اساس وبنیاد برداشتهای سنتی ودقیقأ خلاف داده های فدرال بنا کنند که از دید تیوری دولت وحقوق کاملأ اشتباه است(با بیان واژه مدرن نمیشود افکار سنتی خود را تائيدکنیم)

سوم

در تمام دنیا هنوز تجربه نشده که دهقان ویا مکتبی بدون فهم مسلکی عمل جراحی را انجام دهد، مقصد من این نیست که تیوری حکومت نخبه های افلاتونی) را بپذیرم اما)

اکثریت فدرال پسندان ما محصول، طرفدار ووند گیران نظامهای توتالیتر مرکزی بودند، که امروز تیوری فدرال را در موجودیت خودش وخانواده اش را در رأس هرم قدرت فدرال مطرح میکند، که باز

درعوض فدرال شدن میرویم بطرف (زور والی).

سوم

بلی ، جامعه را با عدالت ، با کثرت گرایی، با تقسیم عادلانه قدرت وثروت، با سهم هر شهروند در تصمیم گیری، با رفع تبعیض و... میشود یک جامعه را ساخت واداره نمود.

اما؛

تمامی کشور های دموکراتیک وعدالت پسند دنیا نه فدرال هستند ونه متمرکز.

آیا مشکل نظام سازی کشور ما (ایلیت )سنتی، زور گو، بیسواد است ویا قاعده ویا همان مردمیکه همه بصورت مشترک (تمامی)اقوام گرسنه اند؟

چهارم

جنگ واوضاع جیو پولیتیک چهل سال اخیر با (تولید)رهبران!سنتی اقوام جامعه را به جانب سنتی شدن بیشتر وانقطاب فزون تر کشاند. این ره بران بیسواد در هیچ قالب ونظام حاضر بر دموکراتیزه نمودن حیات اجتماعی ... نیستند ،چون عناصر متشکله فدرالیزم دقیقأ لگام قدرت وثروت را از دست آنها میگیرد.

مثلأ سید کیان وحواریونش نه معدن طلا میداشته باشد ونه چهارتن وکیل ووزیر ونه شرکتهای مولتی میلیونی در دبی.

همچنان دوستم وخانواده اش باید قدرت را درفاریاب ومزار وشبرغان نه بدختروپسرش بلکه با گل محمد وشاه محمد تاجیک وپښتون وخدای بیردی ترکمن عادلانه تقسیم کند.

و خانواده مسعود نیز با چند تا وندگیران حریمش حق تمامی تاجیکهای کشور را قبضه کند.

کرزی دزد وبرادر غارتگرش ویا حاجی قدیر قاچاقبر در یک نظام فدرال باید تمامی دارایی چپاول شده را در نوع انتخاب نظام حاضر نیست بملت واگذارشود. چون مسله اصلی در نوع نظام نیست بلکه درتطبیق واجرای قانونیت وعدالت است، اینکه اسم نظام را شاهی میگذاریم ویا خود مختار ویا دموکراتیک فقط بازی با کلمات است وبس.

پنجم:

کی تضمین میکند که با این ترکیب قومی،نژادی ومنافع آزمندانه کشور های همسایه، همزبان وهم قوم ما تأثیر گذاری ودر نهایت خط منافع کشور های همسایه ما حل نشویم؟

چنانچه نشخوار های از نوع کانفدراسیون وحوزه تمدنی کلان!و... را قبلأ شنیده ایم.

مثلأ

ولایت کنُر را با یک بخش از نورستان ونصف ولسوالی کامه گیرم یک فدرال نقشه کردیم ومرکز پادشاهی فدررال را با یک بیرق حزب اسلامی گذاشتیم اسد آباد، ایا کشور عزیز! ودوست ماپاکستان را کی تضمین مینماید که در مدت یکسال قورتش نکند؟

بدلیل اینکه همین حالا شاید50 فیصد اشغال غیر مریی آن ظاهرأوجود دارد؟)

ششم:

کی ضمانت میکند که همسایه وهمزبان ما ساحه فدرال دریایی حوزه غرب را که خیلی حساس نیز میباشد، خط کشی نکند؟

بخاطریکه ما هنوز از کنترول سیستم یونتی فعلی عاجز هستیم؟

(یعنی اینکه ما مردم از توانایی تقسیم عادلانه ثروت در جمهوریت های فدرال خیلی عاجز هستیم وآن خرد جمعی سیاسی اش را نداریم.

هفتم

تعداد کثیری از جمیعتی ها جمع عده ی از گویا چپی هاوتفاله های نظامهای پسا 2001 زمانیکه از دور دستر خوان حکومت مرکزی دور انداخته میشوند ومستمری رژیم های دست نشانده بالای شان قطع میشود، هی داد وبیداد از تقسیم نا عادلانه قدرت! سر میدهند

مثلأ ضیأ مسعود، پدرام وتعداد از پرچمی های برادر شده ، خلقی ها ، سازایی ها کسان اند که در رژیم های تک حزبی وزیر ، رئيس .... وپست های دئپلوماتیک را قبضه نموده بودند.

اگر دقیق متوجه شویم همین افراد خود محصول، پشتیبان وبانیان نظام های توتالیتر، تکرو وتمرکز گرایان قومی بودند وهستند.

ما نمیتوانیم که در بیان از مانتسکیو، هایدگر. ژان ژاک رسو حرف بزنیم اما در عمل جفنگ های شریعتی، سروش ولایت وشریعت باشیم.

 (بازی با اصطلاحات تیوری های دولت _ملت ما را فدرال نمیسازد)

هشتم:

همچنان دزدان غارتگر به اصطلاح طرفداران حکومت متمرکز نیز بنا بر نداشتن فهم از فدرالیزم وعناصر متشکله آن نیز برای ادامه غارت کشور مانند گلبدین، کرزی ودزدان شامل نظام قبلی نیز عیننأ روی دیگر همان سکه جانبداران فدرالیزم( فامیلی)تشریف دارند. این غارتگران همه روزه از ورای کانالهای مختلف تلویزیون، مصاحبه ها در تبانی شریکان منطقوی وجهانی شان مردم عزیز ما از کلمه فدرالی میترسانند.

گویا که فدرال سازی کشور را دقیقأ تجزیه تبلیغ میکنند، که این نوع بینش نیز خاک زدن بچشم مردم ودر تاریکی نگهداشتن خلق الله است.

مثلأ

زمانیکه چور (ملی)آغاز شد وکرزی خائن دهن جوال دزدی ورهزنی را باز گذاشت، همین فدرالیست ها بودند که در رکاب دزد کلان کرزی سرمایه های زیر زمینی وسر زمینی کشور را غارت نمودند.

نهم:

فدرالیزم یعنی :

تقسیم عادلانه قدرت وثروت

فدرالیزم یعنی تقسیم حق شهروندی

فدرالیزم یعنی آزادی وبرابری

فدرالیزم یعنی انتخابات ودموکراسی

فدرالیزم یعنی حرکت همه بطور مساوی وهمسطح جانب هدف

فدرالیزم یعنی حفظ هویت وانکشاف مساویانه برای همه، نه مسخ هویت ها

فدرالیزم یعنی جمع شدن همه هویت ها وساختن یک (هویت) جمعی

اما

در شرایط فعلی وجنگ خانمانسوز که عملأ لگام قدرت وثروت در قبضه چند تن غدار، دزد وغلامان بیگانه اند کدام تضمین (عینی)وجود دارد که در نظام فدرال زوروالی روشنفکران، جوانان، زنان ونسل بالنده نو بتوانند

لگام قدرت را از دستان رهبران، فرزندان وچرخه گیران شان بستانند؟

دهم:

بنظر قاصر من

زمزمه ها وغوغای فدرالیزم فعلی فقط یک واکنش فاشیستی!خود محوری وامتیاز طلبی در

محور قدرت وثروت است در مقابل یک کنش خود بزرگبینی، فاشیستی! وخود محوری تعداد

از حکام دست نشانده. که مانند همیشه وبدبختانه مردم بد بخت ما گوشت دهن توپ میسازد.

وهمان جملات چهل سال قبل ماما خلیل را در ذهن ما تداعی میکند!

((بمه که نشد والله اگه تو هم آرام بخوری))

وباز هم با کَشت ( بدون زور)که میدهند یکبار دیگر تمامی مردم مظلوم ما را باز هم مات مات میکنند.

————————-

دوستان ارجمند!

لطفأ موضوع طالب وطالبان را با موارد فوق (قاطی پاتی) نکنید! چون من وما طالبان را با تمامی روش وطریق شان من صد بار بهتر از مدعیان فرضیه! های که در فوق ذکر نمودم بهتر میشناسیم!

نظام ملایی که گفته بودند، ساختند!

به حقوق وآزادی های مدنی وبین المللی پابند نیستند. خلاصه کلام که گویا حکومت دینی خودشانرا بنا نهاده اند!

عقاید نویسنــــدگـان لـــزوما نظــر هـــوډ نمی باشــد