محترم محمد ولی

۳۰ سپتامبر؛  آخرین عصاره جهاد هفتگانه ها 

جهادی که غرب و آمریکا بر آن سرمایه گذاری کرده بود روی دو هدف می چرخید :

۱-- هدف نزدیک ؛ ضربه زدن به قوتهای شوروی در افغانستان زیر نام آزاد سازی کشور و سقوط حاکمیت حزب حاکم مورد حمایت شوروی

۲-- هدف دورنمایی پوشیده اعلان ناشده و آن عبارت بود از سلطه آمریکا بر کشور .

در حقیقت جهاد تیغ دو دم بود یکی علیه اشغال و دیگری برای اشغال . علیه اشغال در برابر شوروی و برای اشغال به نفع آمریکا.

آمریکا برای حقوقی سازی اشغال ( بزعم خودش ) بر علاوه اینکه می کشت و ویران می‌کرد سیاست می‌نمود و زمینه می ساخت .

اقدامات آمریکا برای سلطه بر افغانستان از آغاز اعلان جهاد وحمایت از آن در نظر گرفته شده بود که صفحات آن را بدستان هفت سرکرده جهادی با پرداخت دستمزد های کلان شیرازه بندی میکرد .

آخرین نیت آمریکا در ( توافقنامه امنیتی دو جانبه افغانستان و آمریکا ) مورخ سی سپتامبر سال دو هزار و چهارده با آغاز کار دور اول ریاست جمهوری اشرف غنی تبارز یافت .

آغای کرزی (رئیس جمهور ) ظاهرآ با امضای آن موافقتنامه ابراز توافق نمی‌کرد چون‌آخرین دور ریاست جمهوری اش بود با نوعی صحنه سازی در مخالفت با امر یکا میخواست سیزده سال متابعت و پیروی ستایشگران ازآن کشور را با چند بیانیه مخالف سفید نمایی کند .با همین مانور سیاسی نیرنگ زیرکانه ای برای پهلو بندی این موافقتنامه از طریق آرای مردم و نشان دادن حمایت از آن در لویه جرگه عنعنوی بکار بست .

او مرحوم مجددی راکه سابقه طولانی با امریکایی ها داشت بحیث رئیس این لویه جرگه توظیف نمود . آغای کرزی خوب سیاست کرد و با تدویر لویه جرگه آنچه را آمریکایی ها می‌خواستند عملی نمود . او می‌دانست که آغای مجددی بدون کدام دغدغه با حمایت تیم های کاری آمریکا می‌تواند موافقت لویه جرگه را بدست آورد.

صحنه آرایی های آغای کرزی با مرحوم مجددی در روی ستیژ تالار لویه جرگه ( به گفته آقای مجددی ماما و خواهر زاده ) مضحک بود .

آغای مجددی بر کرزی در امضای موافقتنامه اسرار ورزید و گفت( خواهر زاده اگر این موافقتنامه را امضا نکنی من بار دوم هجرت میکنم ) .

جان‌مطلب در همین جاست که هجرت اول از حضور عساکر شوروی و هجرت دوم از نبود قوتهای نظامی آمریکا در افغانستان .

این آخرین عصاره چهارده سال جهاد بود که با دو ملیون کشته و زخمی ، پنج سال جنگهای میان تنظیمی و کشته شدن هفتاد هزارکابلی با ویرانی کامل شهر کابل ، آوارگی های داخلی و خارجی ، تعرضات به ناموس مردم در وجود ( موافقتنامه امنیتی دو جانبه افغانستان و آمریکا ) همچون ملی سرخک از زیر پلو بیرون برآمد و آنچه در شیرازه بندی جهاد بحیث رشته اصلی قرار داشت برملا گردید .

طبق آن موافقتنامه آمریکا اجازه داشت بدون پرداخت ته جایی دارای نه پایگاه نظامی در ( بگرام ، قندهار ، هرات ، خوست وغیره داشته باشد ) به عساکر امریکا مصئونیت قضایی داده شده بود که به هیچ جرم جانب افغانستان صلاحیت بازرسی از ایشان را نداشت، ورود همه وسایل و مواد لوژستیکی امر یکا به افغانستان از تعرفه گمرکی معاف بود ، امر یکا حق عملیات به اصطلاح ضد تروریستی در داخل افغانستان را داشت آمریکا همه سلاح هایش را اگر پس ازگذشت ده سال موافقتنامه تمدید نمیشد از افغانستان با خود می برد ( ولی با فرار از کشور آنهارا یا ویران کرد و یا بجا گذاشته رفت ) .

با امضای موافقتنامه و قطعی شدن حضور دائمی آمریکا در افغانستان گلبدین حکمتیار هم داخل کابل شد و از امتیازات خاص دولتی با جمیع مصارف برخوردار گردید .

تا یخ قضاوت می‌کند، نسل جوان باید ازآن برهه تاریخی آگهی کافی داشته باشند و به نیرنگهای آمریکا و عمال استخدامی آن فریب نخورند .

با تهدید ترامپ در مو د باز پس گیری میدان هوایی بگرام بعضی ها از روی ساده انگاری یا از روی هواداری به امریکا گفتند بگذار آمریکا بگرام را دوباره بگیرد به نفع افغانستان است و بر وضع اقتصادی ما اثر می‌گذارد، توجه شان به متن‌مواد موافقتنامه جلب میگردد که آنها به افغانستان چیزی نمی‌دادند و با معافیت‌های گمرکی و نپرداختن پول در بدل پایگاه‌های نظامی هیچ نفعی به ما نمی‌رساندند و بار دیگر هم نمی رسانند چهار سال پیش در تمام افغانستان بودند چه کردند جز قتل و ویرانی که حالا با پس گرفتن بگرام‌بکنند ؟

اینها افغانستان را پس از یک آرامش تازه آغاز شده دوباره به رقابت های نظامی منطقوی با دهها مشکل امنیتی دیگر مبتلا می‌سازند.

همکاری در سرکوب تروریسم از میدان هوایی بگرام‌ یک توطئه فریبنده است ترامپ با صراحت بگرام را برای دسترسی به تاسیسات اتمی چین می‌خواهد. تروریسم در سیاست خارجی آمریکا وسیله است برای ایجاد بحران و تشنج در مقابل رقبایش .

اگر مبارزه با تروریسم هدف می بود بیست و یک باند تروریستی در زیر سلطه عسکر آمریکا و ناتو در کشور آزادانه عمل نمی توانست .مبارزه مشترک علیه تروریسم از پایگاه بگرام یعنی نفوذ. دادن تخریبکاران به چین و کشور های آسیای میانه ، کنترول و سمتدهی تحرکات تروریستی از پیکن تا تهران و دوشنبه و بشکیک و تاشکنت و عشق آباد.

گرفتن بگرام زیر هر نام و توطئه که باشد افعانستان را از متحدین منطقوی ان‌دور می‌سازد و آمریکا به دوام‌سیاستهایش پابند نمی ماند . با توافقنامه امنیتی دو جانبه و پیمان استراتژیک کجا پابند ماند که به کدام تعهد دیگر در مورد بگرام بماند ؟

عقاید نویسنــــدگـان لـــزوما نظــر هـــوډ نمی باشــد